رمزگشایی دانشمندان از پرواز و رقص گروهی زنبورهای عسل
دانشمندان توانستند معنای نهفته در بیش از ۱۵۰۰ گونه جنبش و رقص زنبورها را کشف کنند، حرکاتی که این موجودات با آن عمدتا اطلاعاتی میان خود رد و بدل میکنند.
پژوهشی تازه در دانشگاه مینهسوتای ایالات متحده نشان میدهد که رفتار پروازی و جنبش زنبورها میتواند جزئياتی را در مورد رژیم غذاییشان نشان دهد.
دلایل پژوهش؛ چرا زنبورها بیش از پیش میمیرند؟
زنبورهای عسل در کار گردهافشانی بسیار مفیدند، اما اخیرا میزان مرگ آنها در بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده افزایش یافته است و این امر زیستشناسان و نیز زنبورداران را نگران کرده است.
مورگان کارمارکل، پژوهشگر دانشگاه مینهسوتا معتقد است که جذابترین جنبهٔ زنبورها شیوهٔ ارتباطی آنهاست.» و میافزاید: برای همین میخواستم آنچه در این زمینه کشف کردهایم را در اختیار زنبوردارها بگذاریم و اطلاعاتی کاربردی به آنها بدهیم.»
از جمله عوامل مرگ و میر زودهنگام زنبورها استفاده از آفتکش و شیوع عوامل بیماریزا، و از همه مهمتر تبدیل مرغزارهای طبیعی به مزارع تکمحصولی یا تککِشتی است، امری که میزان غذای موجود در طبیعتِ این جانداران را کاهش میدهد.
پروازهایی که میگوید خوراک خوب کجاست؟
برای درک بهتر شیوهٔ خوراکجویی زنبورها و تقویت آنها، تیمی از پژوهشگران چند کندو با جدارهٔ شفاف را در نزدیکی دو مرغزار طبیعی بزرگ در مینهسوتای آمریکا نصب کردند و دو سال به مطالعهٔ رفتار زنبورها نشستند.
هدف اصلی محققان آن بود که دریابند زنبورها در هر فصل سال، سراغ چه گلهایی میروند و چطور آنها را پیدا میکنند.
آنها دریافتند که زنبورهای ماده در کندو و اطراف آن به شکل عدد هشت انگلیسی پرواز میکنند، و با حرکات ریز خود مسیر منتهی به یک بوته گل را به هم خبر میدهند.
بلند و کوتاه شدن این پرواز به شکل هشت دوری یا نزدیکی بوتهٔ گل را معلوم میکند و نیز بهنظر میرسد که سرعت پرواز زنبورها در این منحنی و تکرار رقصشان ارزش هر منبع غذایی را تعیین میکند.
گردهافشانی بهتر و کمک احیای مراتع طبیعی
در مجموع دانشمندان توانستند ۱۵۲۸ نوع رقص و پرواز مختلف زنبورها را ثبت کنند که نشانگر بوتههای گل و گیاه در مرغزارهای طبیعی بود. همچنین مشخص شد که رقص زنبورها برای معرفی بوتههای گل، در اواخر تابستان و اوایل پاییز اوج میگیرد.
تیم پژوهشی همچنین نمونههایی از گردهٔ گل را که زنبورها منتقل کرده بودند جمعآوری کردند تا ببینند زنبورها، بیشتر مجذوب گردهٔ کدام گلها و گیاهان شدهاند.
دانشمندان دریافتند که زنبورها ۷ مجموعه گیاه را بهعنوان منبع بسیار مفید گردهٔ گل تشخیص دادند. به گفتهٔ آنان این اطلاعات میتواند برای احیای مراتع و مرغزارهای طبیعی و نیز تقویت زنبورهای عسل بسیار مفید باشد.
تحقیقات جدید نشان میدهد زنبورها میتوانند با استفاده از ساختار مغناطیسی که در بدنشان وجود دارد میدانهای مغناطیسی را حس کنند. به این ترتیب زنبورها نیز به فهرست معدود حیواناتی که میتوانند میدان مغناطیسی زمین را تشخیص داده و از آن برای راهیابی استفاده کنند اضافه میشوند. دانشمندان میدانند که بسیاری از حیوانات به خطوط میدان مغناطیسی زمین حساساند، اما آنچه هنوز ناشناخته مانده مکانیسمی است که این حیوانات با استفاده از آن راهیابی و مسیریابی میکنند.
محققان دانشگاه سیمون فراسر در ونکوور در تحقیقی که به تازگی انجام دادهاند، موفق شدند ذرات آهنربایی - نوعی مواد فرومغناطیسی- در شکم زنبورهای عسل پیدا کنند. این محققان به مطالعه واکنش زنبورهای زنده که در معرض میدان مغناطیسی قویتر از میدان زمین قرار داده شده بودند پرداختند. آزمایش دیگر آنها شامل قراردادن بخشهایی از بدن زنبورها در داخل یک دستگاه ابررسانا با تداخل کوانتومی (SQUID) بود تا به مطالعه اثرات مغناطیسی کردن بپردازند.
زنبورها این میدانهای مغناطیسی را با استفاده از ساختارهایی که در داخل شکمشان وجود دارد حس میکنند. محققان با انجام یکسری آزمایشهای فیزیکی و رفتاری بر روی ات نشان دادند که این توانایی حسی میتواند با استفاده از یک آهنربای موقتی قوی مختل شود. پژوهشگران نشان دادند که مواد فرومغناطیسی به همراه آهن مغناطیسی در شکم زنبورهای عسل وجود دارد. آنها دریافتند که این مواد میتوانند با استفاده از یک آهنربای موقتی قوی مغناطیسی شوند و مغناطیسی شدن شکم زنبورهای عسل زنده، توانایی آنها برای راهیابی با استفاده از میدانهای مغناطیسی محلی را مختل میکند.
زنبورها تنها موجوداتی نیستند که این توانایی را دارند. برخی جوندهها، پرندگان، ماهیها، خزندگان، باکتریها و ات نیز از این قابلیت برخوردارند. برخی از این موجودات حاوی آهن مغناطیسی هستند. اکسید آهن فرومغناطیسی نیز در برخی صخرهها یافت میشود.
هرچند هنوز درباره مکانیسم زیستی که منجر به عملکرد گیرندههای مغناطیسی میشود چیز زیادی نمیدانیم، اما این مطالعه میتواند درهای تازهای برای تحقیق در آینده باز کند. محققان امیدوارند در مرحله بعد به بررسی این مسئله بپردازند که امواج الکترومغناطیسی صنایع چه تاثیری بر گیرندههای مغناطیسی زنبورهای عسل دارد. آنها همچنین بر این باورند که تحقیقات آینده میتواند به شناخت میکروساختار گیرندههای مغناطیسی کمک کند.
تحقیقات جدید محققان نشان می دهد که طیف وسیعی از عوامل استرس زا، بیماری ها، انگل ها و قرار گرفتن در معرض آفت کش ها در پدیده بی نظمی و فروپاشی کلونی زنبورهای عسل دخیل هستند.
پژوهش های انجام شده توسط محققان دانشگاه کوئین مری لندن نشان می دهد که عوامل استرس زای زیست محیطی می تواند زنبورهای جوان را خیلی زود از کندو فراری داده که این مساله در ضعیف شدن بهداشت و سلامت کندو و افزایش سرعت از بین رفتن کندو موثر است.
دانشمندان دریافتند که فشار زیست محیطی یکی از علت های اصلی مرگ و میر زودرس زنبورهای جوان نسبت به زنبورهای مسن محسوب می شود. زنبورهای جوان در اثر استرس ها و فشارهای زیست محیطی زودتر از حالت طبیعی مجبور به ترک کندو می شوند و باید زودتر جستجوی غذا را آغاز کنند، و این مساله درست در زمانی اتفاق می افتند که آنها برای این فعالیت آماده نیستند.
در یک کندوی سالم، زنبورهای عسل به طور معمول تا زمانی که دو تا سه هفته از عمرشان نگذشته باشد به ترک کندو اقدام نمی کنند یعنی باید تا حد لازم رشد کرده باشند. اما پژوهشگران در مطالعات جدید خود با استفاده از کنترل کننده های انتقال رادیویی دریافتند ترک زودهنگام زنبورهای جوان احتمال مرگ و میر و از بین رفتن آنها را افزایش می دهد در حالیکه اگر همین زنبورها در زمان معمول و طبیعی کندو را ترک کنند کمتر احتمال خطر مرگ برایشان وجود دارد.
کلینت پری»، یکی از پژوهشگران دانشگاه کوئین مری، در این رابطه می گوید: زنبورهای جوانی که کندو را زود ترک کرده اند به احتمال زیاد بر اساس رفتار انطباقی با کاهش تعداد زنبورعسل جستجوگر مسن تر این عمل را انجام می دهند.»
او در ادامه متذکر می شود که اما اگر افزایش میزان مرگ و میر زنبورها برای مدت زمان طولانی ادامه پیدا کند و کندو در کوتاه مدت نتواند در برابر آن مقاومت کند، این پدید پاسخی خواهد بود که می تواند تعادل اجتماعی کلونی زنبورهای یک کندو را آشفته کرده و عواقب فاجعه باری را به همراه داشته باشد.
محققان دریافتند که کارایی زنبورهای جستجوگر و مرگ و میر زودهنگام اغلب آنها باعث از بین رفتن سلامت کندو خواهد شد.
پری» در این رابطه تاکید کرد: پژوهش های ما نشان می دهند که ردیابی زنبورهای عسل جستجوگر ممکن است شاخص درستی برای شناسایی سلامت کندو به نظر برسد. این تحقیقات که به بررسی فروپاشی کلونی زنبورها پرداخته است، می تواند به جستجوی راه های جلوگیری از این فروپاشی کمک به سزایی کند.»
باز بودن سر سلولها ی عسل در شان بهیچ وجه و عرف نارس بودن عسل نیست. فروش عسل در قاب و یا شان صحیح نیست چون بهای موم چند برابربهای عسل است و زنبور در این معامله ضرر میکند. خریدار هم عسل را خورده و مومش را دور میریزد. در صورتیکه در کشور مان ما به موم سخت نیاز داریم و سالیانه مقداری از خارج وارد می کنیم. اگر هنوز انتظار یک دوره گلدهی فراوان از گلها ی عسل خیز و جود دارد بهتر است 2 قاب تنها با لارو سر پوشیده را از اطاق پائین همراه زنبورهایش ولی بدون ملکه به اطاق اطاق عسل انتقال داد و بجایش 2 دیواره در اطاق پایین وسط جمعیت آویزان نمود. تجربه به من آموخته است که هر گاه دو طرف دیواره کمی عسل مالیده شود و یا شربتی که از 2لیتر آب و یک کیلو شکر درست شده پاشیده شود زنبورها زودتر آنراساخته و تبدیل به شان می نمایند. در این ماه بهتراز هر زمان دیگر می توان قدرت تخمگذاری ملکه را بررسی کرد. چون معمولا در همین ماه به حد اکثر تخمگذاری سالیانه اش می رسد. آنچه از لحاظه تعداد زنبورها، تعداد لاروها ی سرباز و بویژه لارو های سر بستهو مقدار عسل در کندو دیده می شود بالاترین حدی است که ملکه قدرت انجام آنرا داشته است و از تیر ماه بتدریج زمان کم شدن آنها فرا میرسد. در صورت تشخیص ضعیف بودن ملکه باید بوریت وی را از کندو برداشته و وسیله ملکه ای جوان و جفتگیری کرده و پر قدرت جانشینش کرد. گواینکه زنبورها در اوایل بهار ملکه را آسانتر قبول میکنند ولی در خرداد ماه هم معمولا از قبولشان سر پیچی نمی نمایند. و تلفات ملکه هایی که در این ماه به جمعیت داده میشوند هنوز نسبتا کم است. یک هفته پس از تعویض و قبول شدن ملکه در جمعیت (شروع تخمگذاری علامت قبول شدن ملکه است) سه الی چهار قاب پر از لارو های سر پوشیده ولی بدون زنبورهایش از کندوهای قوی دیگری برداشته در این کندو و وسط جمعیتش آویزان می نمایند. این کار باعث تقویت خیلی سریع جمعیت می گردد . در موارد دیگر نیز می توان از این قائده استفاده نمود بدین طریق که هر زمان تصمیم بر این گرفته شود که جمعیتی ضعیف بسرعت قوی گرد داخل کندو و وسط جمعیت در چند روز هر بار باید یک الی 2 قاب با لارو های سر پوشیده و همیشه بدون زنبورهایش آویزان کرد. این قابها از جمعیتهای خیلی قوی برداشته می شود. ومی ندارد که همه قابها را از یک جمعیت برداشت. بر عکس توصیه می شود که از هر جمعیت تنها یک قاب به کندو ی ضعیف انتقال داد تا خود جمعیت قوی قاب دهنده ضعیف نگردد. این تنها راه تقویت سریع و فوری جمعیتها است. تقویت جمعیت ضعیف تنها زمانی به نتیجه میرسد که ملکه اش سالم و فعال بوده و ضعف جمعیتش بدلیل عوامل خارجی باشد. هر گاه ضعف جمعیتی بدلیل پیری و یا نقص ملکه و یا بی ملکه بودنش باشد آویزان کردن شانها با لاروهای سر پوشیده در داخل کندو و کمکی به جمعیت نمی کند. باید نخست ملکه اش را عوض کرد و به وی ملکه جفتگیری کرده داد.
وجود لاروهای سر پوشیده در این تاریخ در اطاق عسل دلیل بر و جود ملکه در اطاق عسل است که باید آنرا پیدا و به طبقه پائین انتقال داد. در اغلب استانهای مرکزی و شمالی کشور ما اردیبهشت ماه زمان بچه دادن جمعیتها هم هست . زنبوردار باید ازدیاد جمعیتهایش را به همان تعدادی که در پائیز و زمستان از دست داده محدود کند مگر آنکه خود تصمیم به ازدیاد جمعیتهای زنبورستانش گرفته باشد. در برسی داخلی کندوها اگر به جمعیتی بر خورد که روی شانهایش چند سلول ملکه با لارو و یا سلولهای ملکه سر بسته وجود داشت در این حال برای جلو گیری از بچه دادن آن جمعیت دیر شده و حتما بچه خواهد داد . بهتر است هر چه زودتر از آن یک بچه مصنوعی بگیرید . هر گاه جمعیت را بحال خودش بگذارد پس از چند روز بچه طبیعی خواهد داد . در اینجا بدی کار در این است که معلوم نیست آیا بچه طبیعی در زمین یا باغ یا خانه خودش فرود خواهد آمد یا در باغ همسایه که اغلب همسایه ها حاضر به پس دادن بچه نخواهند شد . با گرفتن بچه مصنوعی این خطر کاملا رفع می گردد . وجود سلول سرباز ملکه تنها زمانی معرف میل جمعیت به بچه دادن است که داخل آنها لارو هم باشد ساختن سلولهای خالی ملکه در روی شانها بهیچ وجه نشان دهنده علاقه شان به بچه دادن نیست چون اغلب زنبورها بطور غریزی این کار را میکنند حتی زمانیکه جمعیت خیلی ضعیف است و کوچکترین استعدادی برای بچه دادن هم ندارد . اگر بچه طبیعی تولید و در نزدیکی زنبورستان روی شاخا ای آویزان شده چیزی را که زنبوردار باید بداند و به آن عمل کند اینست که پس از گرفتن آن در سه روز اول به آن نه عسل بدهد و نه اینکه آنرا تغذیه کند . زنبورها هنگام بچه دادن و قبل از خروج از کندو تمام کیسه ذخیره شان را پر از عسل می نمایند . و این مقدار عسل برای تغذیه سه روزاولشان کافی است . هر گاه پس از گرفتن بچه بخیال خوش خدمتی و جلب زنبورها فوری شربت یا عسل در اختیار جمعیت گذاشته شود خیلی از مواقع بچه کندو را ترک و فرار می کند و این کار خطا است . یبوست در این ماه بین زنبور های جوان زیاد است . بیماریهای دیگری و جود دارند که علائمی شبیه یبوست دارند ولی در فروردین و اردیبهشت و اوایل خرداد بمحض دیدن علائم مذکور زنبور دار باید اول بفکر یبوست بیفتد . یبوست بیماری نیست تنها یک عارضه است که در زنبورهای جوانی که قادر به پرواز و تهیه آب نیستند . بدلیل زیاده روی در خوردن گرده های گل بوجود می آید و باید با همان روشی که در فصل بیماریها گفته شد با آن مبارزه کرد. در صورت ضعیف بودن جمعیت و یا فراموشی که ملکه بعضی از جمعیت ها تا کنون عوض نشده باشند . هنوز هم موقعیت برای این کار خوب است مشروط بر اینکه در طبیعت باندازه کافی شکوفه و گل باشد.
اگر روی دیواره ها کمی شربت (مخلوط عسل و شکر و آب) پاشیده و فورا داخل کندو آویزان شود اثر ش خیلی بهتر خواهد بود و زنبور ها آنها را زود تر قبول کرده و فعالیت را رویشان فوری شروع می نمایند . پس از یک هفته همین کار را می توان تکرار کرد . شانهائی را که زنبورها در سال قبل بافته اند ولی ملکه حتی یک بار هم داخل سلولهایش تخمریزی نکرده است را ملکه در فروردین ماه با زحمت و اکراه قبول کرده داخلشان تخم می گذارد . بهتر است آنها را در ماههای بعد داخل کندو آویزان کرد . دیواره ها را تنها زمانی داخل کندو آویزان می کنند که جمعیت موم ساز را بطور جدی شروع کرده باشد و این تقریبا هنگامی است که شکوفه های آلبالو ریخته باشد و بدنبالش هم انتظار شکفتن مقدار زیادی گل ( چه همان محل و چه پس از مهاجرت دادن کندوها) در بین باشد .وگرنه آنها را نخواهند بافت . باز کردن در کندو برای دیدن ملکه و یا وضع تخمگذاریش در فروردین ماه به جمعیت صدمه میزند . چون باعث از دست رفتن گرمای داخل و سرد شدن کندو گشته و سپس از بستن آن زنبورها باید کلی عسل مصرف کرده و زحمت بکشند تا گرمای داخلی را دوباره به 35 درجه برسانند و لاروها تلف نگردند. زنبوردار با تجربه تقریبا تمام اوضاع داخلی کندویش را با نگاه و دقت کردن به سوراخ پرواز کندو طرز رفت و آمد زنبورها تشخیص می دهد . بطور نمونه حمل گرده گل وسیله زنبورها بداخل کندو برایش دلیل کافی بر وجود تخم و لارو و همچنین زنده بودن ملکه می باشد . بنا بر این باز کردن کندو برای مطمئن شدن از زنده بودن ملکه دیگر برایش ومی ندارد . اوایل بهار جمعیت حساسیت زیادی نسبت به ملکه از خود نشان می دهد. بطوری که در صورت باز کردن کندو اغلب از ترس از دست دادن ملکه و یا تلف شدنش زنبورها دور ملکه گلوله مانند جمع شده و ملکه را سخت در وسط گلوله می گیرند تا خطری متوجهش نشود و درست در همین وضع ملکه را در وسط گلوله خفه می کنند . یعنی از شدت محبت آنرا می کشند نتیجه میگیریم که در فروردین ماه ضرر باز کردن کندو خیلی بیشتر از نفع آن است و این کار را تنها برای آویزان کردن شانهای خالی و یا دیواراها بداخل کندو باید محدود کرد . بررسیهائی که زنبور دار در ماههای پیش با استفاده از شناسنامه های تک تک جمعیتها انجام داده تعداد جمعیتها ئی را که در سال گذشته کمتر از حد متوسط زنبورستان عسل آورده اند را معلوم می کند . ملکه های آنها باید در فروردین ماه عوض شوند. اگر ممکن باشد نیمه اول فروردین ماه برای این کار بهتر است تا نیمه دوم آن . ملکه های جمعیتهای نیش زن و ناراحت هم در همین ماه عوض می شوند که حداکثر تا 2 ماه بعدش آرام شده و دیگر نیش نخواهند زد .اگر پس از این مدت باز هم به نیش زدن ادامه دهند دلیلش این خواهد بود که ملکه داده شده را کشته و از لاروهای خودشان ملکه تازه ای تولید نموده اند . در اینصورت باید همه شانهائی که لاروهای سر باز دارند را بیرون آورده در کندوهای دیگر آویزان کرده و آنوقت ملکه را عوض و به آن یک ملکه جفتگیری کرده داد. از دیاد نر های پر قدرت در صورت تولد ملکه لازم است.
لطفآ ادامه مطلب را کلیک کنید
گروهی از دانشمندان در دانشگاه ایالتی میشیگان و دانشگاه ایالتی وین، ژنی را کشف کردند که مسئول رشد و نمو بال و پا در زنبور عسل است و در افزایش توانایی زنبورهای عسل در جهت حمل گرده بسیار موثر است.
Zachary Huany هشناس دانشگاه ایالتی میشیگان گفته است؛ این ژن در تمایز پاهای عقبی در کارگران، حائز اهمیت است، طوری که ویژگیهای لازم برای حمل گرده را در اختیار آنان قرار میدهد.
ژن مورد نظر Ultrabithorax و یا UBX است که در واقع این ژن اجازه رشد یک لکه ساده بر روی پاهای عقبی زنبورهای کارگر را میدهد که باعث ساخته شدن سبدهای گرده میشود، اما در بخش دیگری از پاها، این ژن باعث شکلگیری 11 مو با فاصلههای منظم بنام "شاخه گرده" میشود.
براساس این یافتهها، با وجود اینکه کارگران دارای چنین ویژگیهایی هستند، ملکه فاقد این ویژگیها است و تیم تحقیقاتی نیز با جدا کردن و خاموش کردن ژن UBX این موضوع را تائید کردند، زیرا این عمل باعث شد تا سبدهای گرده، کاملا ناپدید شوند.
در خرزنبوریان (Bumble Bees)، که در همان خانواده زنبورهای عسل هستند، ملکهها دارای سبد گردهای شبیه به کارگران هستند. در این گونه UBX نقش مشابهی در شکلدهی پاهای عقبی دارد، زیرا این ژن دارای بیان بیشتری در پاهای عقبی به نسبت پاهای جلویی و میانی است.
Huang افزود: سبدهای گرده در زنبورهای عسل با پیچیدگی اجتماعی کمتر، با جزئیات کمتری دیده میشوند و یا اینکه اصلا وجود ندارد. ما به این نتیجه رسیدیم که تکامل سبدهای گرده یک تغییر بزرگ در میان ات اجتماعی است و بطور مستقیم با رفتار پیچیده اجتماعی بیشتر گره خورده است. پژوهشهای آتی که توسط Huang صورت میگیرد، ممکن است اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه گردهافشانی زنبور عسل میتواند پیشرفت کند، در اختیار ما بگذارد. با وجود اینکه این تحقیق راهحلی برای جلوگیری از فروپاشی کلنی زنبورعسل ارائه نمیکند، میتواند گزینهای برای بهبود ظرفیت جمعیتهای رو به کاهش زنبورهای عسل باشد.
تحقیقات جدید دانشمندان نشان می دهد عسل می تواند جایگزینی برای آتتی بیوتیک ها شود.
محققان دانشگاه لوند در سوئد کشف کرده اند که گروهی از باکتری های اسید لاکتیک موجود در معده عسل زنبور عسل دارای خواص ضد می می باشند. زنبور عسل به عنوان ابزار جایگزین در مقابل عفونت در جهان است که در حال مبارزه با عوامل بیماری زا می باشد.
محققان دانشگاه لوند در سوئد کشف کرده اند یک گروه منحصر به فرد از 13 باکتری های اسید لاکتیک در عسل تازه یافت شده که در شکم زنبور عسل شناخته شده است. بررسی های جدید دانشمندان نشان می دهد زنبور عسل می تواند جایگزینی برای استامینوفن و قرص های مسکن امروزی باشد.
باکتری های اسید لاکتیک که در همزیستی با زنبور عسل در معده خود زندگی می کند، به نظر می رسد در تولید عسل درگیر می شود. تولید طیف وسیعی از ترکیبات ضد می در معده زنبور عسل وجود دارد که هنگام ساخت عسل از آن ها استفاده می کند.
آنها دریافتند که باکتری ها اسید لاکتیک در زنبور عسل در برابر MRSA (استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی سیلین)، VRE (انتروکوک مقاوم در برابر وانکومایسین)، سودوموناس آئروژینوزا، و دیگر عوامل بیماری زا که باعث عفونت های جدی در بیماران بستری در بیمارستان و افراد با سیستم ایمنی ضعیف شده اند موثر بوده است.
زنبورداری ممکن است سرگرمی فناورانهای بنظر نرسد، اما یک کندوی جدید این تفکر را تغییر داده و نگهداری از زنبورها را بسیار آسانتر کرده است.
به گزارش سرویس فناوری ایسنا، دو برادر استرالیایی قرار است با معرفی فناوری flowhive در ماه جاری، توفانی در صنعت زنبورداری به راه بیاندازند.
طراحی جدید به صاحبان کندوها اجازه خواهد داد تا با گرداندن یک سوئیچ و بدون نیاز به باز کردن کندوها، بسادگی عسل تازه را بیرون بیاورند.
به گفته استوارت و سدار اندرسون، برادران استرالیایی اهل خلیج بایرون، این ابداع جدید به زنبورداران اجازه خواهد داد تا مستقیما و بدون ایجاد مزاحمت برای زنبورها از کندو عسل جمعآوری کنند.
سازندگان قصد دارند در ماه جاری فناوری flowhive را در سایت منبع یابی کیک استارتر قرار دهند.
بجای شانهای سنتی درون کندو، طراحی جدید از شانهای گردشی استفاده میکند؛ این شانها از سلولهای کندوی عسل نیمه آماده تشکیل شدهاند.
زنبورها، کندو را با موم خود تکمیل کرده، سلولها را از عسل پر میکنند و طبق معمول سلولها را میپوشانند.
زمانی که یک ابزار مشابه شیر آب چرخانده میشود، سلولها به صورت عمودی در داخل کانالهای تشکیلدهنده شان شکافته میشوند و به عسل اجازه میدهند تا از میان یک مسیر مهر و موم شده در پایه شان عبور کرده و بدون ایجاد مزاحمت برای زنبورها از کندو خارج شود.
پس از پایان جریان عسل، صاحب کندو میتواند شیر را گردانده و شانها را به موقعیت اولیه آنها بازگرداندن تا زنبورها بتوانند درپوش مومی را برداشته و سلولها را مجددا از عسل پر کنند.
به گفته سازندگان، این شانها در زمان اوج فصل گلدهی طی یک هفته پر میشوند. زمان خالی شدن عسل از کندو میتواند بین 20 دقیقه تا دو ساعت بسته به دما و غلظت عسل بطول بیانجامد و هر شان میتواند حدود سه کیلو عسل تولید کند.
با توجه به شرایط اقلیمی حال حاضر در برخی از نواحی کشور بخصوص مناطق مرکزی و سایر مناطق مشابه به دلیل گرمای زمستانه فعالیت کلنی ها زودتر از سالهای قبل آغاز شده، لذا سرکشی بموقع زنبورداران محترم به کندوها و اطمینان خاطر از برخوداری کلنی ها از ذخیره تغذیه مناسب، ضروری بنظر میرسد. مضافا اینکه در برخی مناطق شکوفه های درختان سردرختی زودتر از زمان موعد باز شده و ممکن است کندوها را با تغییرات ناگهانی دما به مخاطره بیندازد.
درباره این سایت